۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

آنالیز COT -به قلم eximir

فلسفه ایجاد بازار های فیوچرز و آپشن ایجاد یک مخزن غیر مصرفی برای کالاهای اساسی بوده است که به کارائی بازار و جلوگیری از کمبود کالا در بازار کمک شایانی می کند.

قصد نهایی ما دریافتن نیت نهایی بازیگران بزرگ بازار است.انها که بازار را بحرکت در می اورند.بنابراین شما هر چه بزرگ باشید می توانید فرار کنید ولی نمی توانید مخفی بشوید .مگر اینکه مثل عمده بازندگان بازار به عدد تریدرها و concentration ratio تمرکز کنید. زیبایی کار هم در همین است چرا که بر عکس نظر سنجی ها و خط های خبری که هموراه خطای فاحشی در برداشت صحیح از روند کنونی بازار دارند اینجا گردانندگان بازار پولشان را جایی می گذارند که درباره اش حرف می زنند.یعنی اینکه گزارش متعلق بفردی نیست که پول می کیرد که حرف بزند، بلکه فردی است که حرف می زند درباره پولی که سرمایه گزاری کرده است.

من دسته بندی خاص خودم در این گونه بازار ها دارم مبتنی بر قصد و نیت شرکت کنندگان انست و نه آنچه انها خودشان را نامگذاری کرده اند و این ممکن است برای برخی خوانندگان ایجاد سردرگمی کند پس لطفا با دقت دو چندان نوشته ها را بخوانید.

دو نوع بازار داریم که یکی آپشن است که به شما انتخاب نوع معامله را می دهد در موعد انجام معامله که چرایی و چگونگی آنرا بعدا توضیح می دهم.

دیگری فیوچرز است که شما اینده یک کالا را خرید و فروش میکنید ولی دقت داشته باشید که به تعداد هر خریدار یک فروشنده وجود دارد.یعنی اینکه شما اگر یک شمش یک کیلویی طلا می خرید حتما در مقابل آن باید یک فروشنده شمش یک کیلویی وجود داشته باشد در غیر اینصورت این معامله امکان پذیر نیست.

در این بازار سه دسته معامله کننده وجود دارد.

یکی large non commercial ها که فاند هایی هستند که سرمایه های کلان دارند مثل صندوق های بازنشستگی و بانک های سرمایه گزاری و غیره که بقصد سودا گری و speculation وارد اینگونه معاملات می شوند و می رخند و می فروشند به قصد اینکه پول بیشتری بدست باورند.

دیگری commercialها که خودشان را Hedge می کنند در مقابل تغیرات آینده.آنها که نیاز واقعی دارند و وجد این کالایی که دارند انرا معامله میکنند با فلسفه وجودی تجارتشان رابطه مستقیم دارد.مثلا یک تولید کننده پاپ کورن که بدون ذرت امکان ادامه حیات ندارد بنابراین ذرت را در زمانی که احساس میکند به آن نیاز دارد پیش خرید می کند یا به دلیل دیگر پیش فروش می کند.

و دسته آخر commodity Index Trader ها که اصولا با توجه به Volatility بازار روی شاخص بازار شرط بندی می کنند و کاری به اتفاقات داخل خود بازار ندارند.

یک نکته خیلی مهم:

بسیار دیدم کسانی که گزارشات CBOT را با COT اشتباه می گیرند.به شما هشدار میدهم با این اعداد اگر وارد نیستید کار نکنید که می تواند شما را کاملا گمراه کند. من فرض بر این میگیرم که شما با مفاهیم پایه تجارت در بازار فیوچرز و آپشن آشنایی کامل دارید بنابراین لطفا سوالات پیش افتاده و Basic نکنید که اولا پاسخ نخواهم داد با کمال عذرخواهی و Humbling altitude (معادل فارسی آن) دوم اینکه سوالی هم اگر بود طبق روال قبل در تاپیک سوالات بفرمایید در خدمت شما هستم.بهرحال گزارش CBOT مربوط به حجم معاملات روزانه در CME است آنهم در قیمت مشخص یعنی خود ایندکس و فرکانس معاملات در یک قیمت مشخص.COT اما بصورت هفتگی منتظر می شود و ساختار متفاوتی دارد و در فرم Short و long فرمت ارائه می شود.

بازیگران این بازار:بین 70 تا 75 درصد حجم معاملات در بازار را Commercial ها نماینگی می کنند چه فروش باشد چه خرید فرقی نمیکند و قریبا با نسبت 50 – 50 باقیمانده 25 تا 30 درصد را Non-Commercial ها و small Traders بعهده می گیرند.

پایان قسمت اول اینکه ما سه دسته بندی در گزارشات داریم:

future

Future & Option

Commodity Index Trader


Commercials
شامل بانکها و شرکت های چند ملیتی بزرگ می شوند که اصطلاحا Hedgers هم نامیده می شوند. و از سرمایه بسیار بزرگی برخوردار هستند که می توانند در تغییر روند بازار حرف اول و آخر را بزنند یا به اصصطلاح Market movers ها نامیده می شوند.
می دانم که Logic این مساله می تواند بسیار سنگین باشد برای دوستانی که تجربه کار در بازار های فاینانس ندارند ولی این ساده ترین تعریفی است که من می توانستم برای شما داشته باشم.

  1. Hedgersها می فروشند چون می خواهند خودشان را در مقابل ریزش های بیمه کنند. یعنی اگر بهای spot کالا یا ارز مورد نظر پایین آمد در هنگام پرداخت یا عرضه فیزیکی آن بهای زیر قیمت Spot بصورت میانگین بپردازند.

  2. هر چه بهای کالا مورد نظر افزایش داشته باشد، Hedger ها بیشتر می فروشند به منظور اینکه بتوانند بهای میانگین فروش بالاتری داشته باشند.

  3. Hedgersها در اکثر اوقات Bullish هستند یعنی یک نگاه افزایشی و تورمی به بازار دارند. و اینکه در پائین ترین بهای spot Hedgersها در حداکثر خرید هستند و در بالاترین بهای Spot در حداکثر فروش.(این پاراگراف را چند مرتبه بخوانید و بنویسید تا برای شما جا بیافتد).

  4. Hedgersها برای کسب سود از دلالی speculation در بازار نیستند

  5. تمام موارد فوق برای جهت عکس بازار هم صدق می کند

  6. هر چه در باره COT تا بحال خوانده اید را پاره کنید و بریزید در سطل زباله و به همین چند سطری که من برای شما نوشتم بعنوان تحلیل COT بسنده کنید.

Non Commercials

فبلا هم اشاره شد که صندوق های سرمایه گزاری و معامله گران سفته باز هستند و در مقایسه با Hedgersها از قدرت خرید چندان بالایی برخوردار نیستند.

  1. دنباله کننده ترند بازار هستند

  2. هرچه قیمت افزایش یابد آنها نیز به خرید همچنان ادامه می دهند.

  3. در بازار حضور دارند تا از speculation سود بسازند

سقف یا TOP

  • هنگامیکه Non Commercials در حداکثر خرید هستند و Hedgersها در حداکثر فروش

روند Trend

  • Non Commercials در سمت درست بازار نشسته اند و Hedgersها در سمت نادرست و خلاف روند


نتیجه گیری

  1. وقتی در ترند هستیم Non Commercials و Hedgersها در خلاف جهت یکدیگر معامله می کنند

  2. در اکثر اوقات سعی کنید که هیچ کاری نکنید! یعنی اگر Long هستید و هنوز به نقطه Extreme بازار نرسیده اید، Long بمانید.

  3. فراموش نکنید که تفکر شما پول بزرگ نمی سازد بلکه صبر شماست که شما را سرمایه دار می کند.

  4. نقطه Extreme در بازار را از روی اخبار متوجه خواهید شد، وقتی که کلمات Surge، Plunge، Plummet بعد از کالای مورد نظر شما در تیتر خبر ها نقش می بندد.

     

     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر