۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

برابری قدرت خرید

برابری قدرت خرید (به انگلیسی: Purchasing power parity) نوعی شاخص اقتصادیست.

برای محاسبهٔ درآمد سرانه دو فرمول وجود دارد. روشی که سازمان‌های بین‌المللی آمار خود را براساس آن محاسبه می‌کنند روش برابری قدرت خرید است.

روش دوم برای محاسبه درآمد سرانه: تولید ناخالص ملی کشور را بر جمعیت تقسیم کرده عدد به دست آمده درآمد سرانه کشور است.

هر دوی این آمارها قابل اتکاء هستند اما مفاهیم آنها قدری متفاوت است، معنی آمار براساس قدرت خرید این است که: چه مقدار درآمد به قیمت کشور الف قدرت خریدی به اندازه همان مقدار در دیگر کشورها دارد و در واقع هم همه کشورها قدرت درآمد را با قدرت خرید مقایسه می‌کنند. سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هر دو آمار را با هم ارائه می‌دهند.

سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هر دو آمار را با هم ارائه می‌دهند که بر اساس این آمارها در بین کشورهای دنیا، در حال حاضر ایران از لحاظ قدرت برابری خرید، هجدهمین کشور در دنیا است.و بر اساس فهرست صندوق بین المللی پول ایران رتبهٔ ۲۹ را دارا می باشد
برابری قدرت خرید ‏ از ویکیپدیا، دایرة المعارف رایگان ‏ جهش به سمت : جهت یابی، جستجو GDP‏ سرانه برای برابری قدرت خرید (‏PPP‏) در سال ۲۰۰۹ در جهان تطبیق خورده است.‏ قدرت برابری خرید در کشورهایی از جهان در سال ۲۰۰۳ تطبیق داده شده است . اقتصاد در ایالت متحده به عنوان مرجع ‏کاربرد دارد و در ۱۰۰ کشور وضع میشود. برمودا بالاترین بهای شاخص را در ۱۵۴ کشور دارد به این معنی است که کالاهایی ‏که در انجا خریداری میشود نسبت به ایالات متحده گرانترند. ‏ برابری قدرت خرید (‏PPP‏) نظریه ی توازن طولانی مدت نرخ های مبادله در پایه ی سطوح نسبی قیمت دو کشور است این ‏ایده از مدرسه سالامانکا در قرن ۱۶ نشأت گرفت و در سال ۱۹۱۸ توسط گاستاو کاسل به شکل مدرن توسعه یافت. این ‏مفهوم مبتنی بر قانون یک قیمتی بود به این ایده که در نبود معامله هزینه ها و موانع دفتری تجارت، زمانی که قیمت ها ‏در اصطلاحات پول رایج بیان میشود کالاهای مشابه قیمت یکسانی در بازارهای مختلف دارند.‏ در تفسیر "کامل" قدرت خرید پول های رایج مختلف در سبد کالای معین، برابر میشود. در تفسیر "نسبیت" تفاوت نرخ ‏تبدیل قیمت ها در خانه و بیرون – تفاوت در نرخ های تورم- با درصد ویرانی یا ارزیابی نرخ مبادله برابر است.‏ کناره گیری هایی از نظریه بر تفاوت هایی در قدرت خریداری "سبد کالا" در سراسر کشور ها اشاره دارد، به این معنی است ‏که برای اهداف بسیاری از تعدیلات بین المللی، درآمد ناخالص داخلی کشورها یا دیگر آمار در آمد ملی نیازمند است که ‏قدرت برابری خرید تطبیق داده شود و به واحدهای مشترکی تبدیل شود. معروف ترین تعدیل قذرت خریداری دلارگیری – ‏خامیس ( دلار بین المللی ) است سپس نرخ مبادله واقعی با نرخ مبادله اسمی برابر است منطبق با تفاوت هایی در سطوح ‏قیمت است. اگر برابری قدرت خرید دقیقاً حفظ شود نرخ مبادله واقعی همیشه برابرست با یک. به هر حال، نرخ های ‏مبادله واقعی در عمل هم، انحراف از مسیر بلند مدت یا کوتاه مدت این بها را نشان میدهد. برای مثال در فرمول بالاسا – ‏ساموئلسون شرح داده شد.‏ ان میتواند تفاوت های بین درآمد تطبیقی قدرت خرید و آنهایی که از طریق نرخ های ارز بازار تبدیل شونده باشد را توضیح ‏دهد.‏ برای مثال، نشانه های توسعه ی جهانی بانک جهانی در سال ۲۰۰۵ تخمین زد که در سال ۲۰۰۳، یک دلار گیری- ‏خامیس معادل حدود۱.۸یوآن چین از طریق برابری قدرت خرید – به طور چشمگیری متفاوت از نرخ مبادله اسمی است

. ‏این اختلاف مفاهیم بزرگی دارد: برای مثال، در هنگام تبدیل از طریق نرخ های مبادله اسمی، درآمد ناخالص ملی سرانه در ‏هند در حدود ۱۷۰۴۰۶۳ دلار ایالت متحده بود. به این معنی است که اگر در نرخ های مبادله اسمی محاسبه شود، هند ‏دهمین اقتصاد را از جهت وسعت داراست، در حالی که در نرخ های تطبیقی برابری قدرت خرید، چهارمین اقتصاد را از نظر ‏وسعت در جهان دارد. از طرف دیگر، درآمد ناخالص ملی اسمس سرانه دانمارک در حدود ۶۲۱۰۰ دلار ایالت متحده است ، ‏اما رقم برابری قدرت خرید آن تنها ۳۷۳۰۴ ایالت متحده است.‏

سنجش برابری قدرت خرید ‏ ‏ محاسبه نرخ مبادله برابری قدرت خرید قابل بحث می باشدزیرا تفاوت های یافته شده سبدهای کالا قابل قیاس جهت ‏مقایسه قدرت خرید سراسر کشورها می باشد.‏ تخمین برابری قدرت خرید با حقیقتی که کشورها صرفاً در سطح قیمت واحدی متفاوت نیستند، ایجاد مشکل میکند؛ تفاوت ‏در قیمت های غذا ممکن است بیشتر از تفاوت در قیمت های مسکن است در حالی که کمتر از تفاوت در قیمت های ‏سرگرمی است . افراد در کشور های مختلف نوعاً سبدهای مختلفی از کالا را مصرف میکنند. لازم است که هزینه ی سبد ‏های کالا و خدمات با استفاده از شاخص قیمت مقایسه شود. این کار مشکلی است زیرا خریداری الگوها و حتی دستیابی به ‏کالا برای خریداران در سراسر کشور ها متفاوت است. بنابراین ضروری است تعدیلاتی را در تفاوت هایی در کیفیت کالا ‏وخدمات ایجا کنیم. زمانی که ( معمولاً در این مورد )بیش از دو کشور مقایسه می شوند مشکلات آماری اضافی به مقایسه ‏های چند جانبه ای ایجاد می شود.‏ زمانی که مقایسات برابری قدرت خرید در فاصله ای از زمان ایجاد می شود، محاسبه مناسبی ضروری است که تأثیرات ‏تورمی موجب میشود.

 رابطه بین برابری قدرت خرید وقانون تک قیمتی ‏ اگرچه ممکن است به نظر برسد که گویی برابری قدرت خرید و قانون تک قیمتی مشابه هستند، در حقیقت متفاوت ‏هستند:قانون تک قیمتی برای کالاهای خاصی به کار گرفته می شود در حالی که برابری قدرت خرید در سطح قیمت کلی ‏در نظر گرفته می شود. اگر قانون تک قیمتی برای تمام کالاها واقعی باشد، سپس هم چنین برابری قدرت خرید واقعی ‏است؛ به هر حال، زمانی که از اعتبار برابری قدرت خرید بحث می کنیم، تعدادی استدلال میکنند که قانون تک قیمتی ‏نیازی نیست برای اعتبار بخشیدن بهبرابری قدرت خرید دقیقاً واقعی باشد. اگر قانون تک قیمتی برای کالای شخصی واقعی ‏نباشد، سطوح قیمت به اندازه کافی از سطح پیش بینی شده ی برابری قدرت خرید متفاوت نخواهد بود.‏ نظریه ی برابری قدرت خرید بیان می کند که نرخ مبادله بین یک پول رایج و دیگر پول رایج در تعادل باشد زمانی که قدرت ‏خریداری داخلی با نرخ مبادله، معادل باشند.‏ ‏ مثال:-- حدس بزنید که یک ‏USD ‎‏ در حال حاضر در حال فروش ده پزو مکزیکی ‏‎(Mxn)‎در بازار نرخ مبادله است.‏ ایالات متحده دار های توپ های بسکتبال ۴۰ دلار فروخته می شود، در حالی که در مکزیک ۱۵۰پزو فروخته می شود. از ‏آنجایی که یک دلار ایالت متحده برابر است با ۱۰ پزو مکزیک پس دار توپ ۴۰ دلار ایالات متحده هزینه دارد اگر آن را در ‏ایالت متحده بخریم اما اگر آن را در مکزیک بخریم تنها ۱۵ دلار ایالت متحده است. بی تردید، خرید دار توپ در مکزیک ‏مزیت دارد بنا براین مصرف کنندگان برای خرید دار های توپ به مکزیک می روند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر