۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه

بحران مالی سال 2008 چگونه ایجاد شد؟


بحران مالی سال 2008 چگونه ایجاد شد؟ خلاصه ای از مرور بر بیست و یک جلد کتاب





بحران اقتصادی که از سال 2008 شروع شد بزگترین بحران اقتصادی غرب بعد از بحران معروف سالهای 1329-1933 بود و خطربزرگی را فرا روی این کشور ها و اقتصاد جهان قرار داد و هزینه بزرگی را به آنها تحمیل کرد، به نحوی که در مقاطعی در سال 2008 به نظر می رسید کل اقتصاد این کشور ها در آستانه فرو پاشی است. هنوز نیز جوامع مختلف در شرق و غرب عالم دست بگریبان عواقب این واقعه هستند.
به نظر می رسد هنوز اقتصاد دانان نتوانسته اند نظر قطعی خود را برای تبیین دلائل بحران اقتصادی سال 2008 جمع بند ی کنند! اندرو لو در یک مرور ادبیات این زمینه 21 کتاب را جمع بندی و نتایج این جمعبندی را در مقاله ای آورده است که در جلد اول شماره 50  "مجله ادبیات اقتصادی[1]" سال 2012 چاپ شده است. این جمع بندی از

این نظر جالب است که کار خواننده علاقمند به این مطلب را ساده می کند و ضرورت خواندن تمام کتابها را کاهش می دهد. همچنین این خلاصه برای خواننده ای که علاقمند به این زمینه هااست کار انتخاب کتابهائی که بایستی بخواند را ساده تر می کند. تجربیات و درسهائی که می توان از این بحران گرفت برای سایر جوامع  نیز قابل استفاده و درس آموز است.  به همین دلیل در این نوشته مقاله آندرو  لو به طور خلاصه مرور می شود. البته بایستی به خواننده ارجمند یاد آور شوم که خلاصه کردن یک مقاله که خود خلاصه بیست ویک جلد کتاب است کار ساده ای نیست و بسیاری از نکات مهم به ناچار از قلم می افتد. لیکن این مرور اجمالی می تواند نکات اصلی را معرفی نماید ومنابع مربوط به مطالعه بیشتر را به خواننده معرفی کند. در پایان این خلاصه کتابهائی را برای خواندن پیشنهاد می کنم.

نویسنده مقاله ابتدا به این نکته اشاره می کند که گوئی برای هر واقعه ای دلال مختلف و حقایق متنوعی قابل ذکر است و بحران سال 2008 نیز مثالی بارز از این رویکرد است. اشاره می کند که کمیته تخصصی که برای  بررسی پدیده بحران مالی سال 2008 توسط هر دو حزب آمریکا تشکیل شد وطی 18 ماه با 700 نفر مطلع مصاحبه نموده و نود روز نیز برای مباحثه عمومی اختصاص داد، درنهایت سه دلیل برای این واقعه جمع بندی کرد. این جمعبندی نیز به خوراک متعارف جراید و افکار عمومی تبدل شد و به ذهنیت رایج در این مورد شکل داد.

1.     اعتقاد به فرض بازار مالی کار آمد(Efficient market hypothesis.)سبب شد که بسیاری از سرمایه گذارها نسبت به ایراد در قیمت  گذاری دارائی های مالی مبتنی بر اسناد رهنی توجه نکنند و به این مسئله که حباب قیمت در بازار مسکن روزی خواهد ترکید بی توجه بمانند.

2.     سیستم پاداش مدیران شرکتهای مالی بر اساس سود کوتاه مدت به جای عملکرد بلند مدت سازمان یافته بود و این امر انگیزه اقداماتی را فراهم می آورد که نتیجه آن بی توجهی به عواقب بلند مدت تصمیم ها بود. همچنین مدیران شرکتها با پول سایر سرمایه  گذاران تصمیم های ریسکی اتخاذ می کردند که منافع آن به بهرهمند شدن خود آن مدیران می انجامیده  و زیان ها فقط متوجه سرمایه گذاران می شد.

3.     بانکهای سرمایه گذاری حجم وام گیری و اتکا به گسترش پوشش وام دهی(leverage) خود رابه دلیل تغییر در دستور العمل های کمیسیون اوراق بهادار و معاملات مالی(Securities and exchange committee) افزایش دادند.
گرچه این جمعبندی ها بر اساس عقل عرفی درست به نظر می آید لیکن اندرو لو نشان می دهد که بر اساس بررسی های آماری دقیق تر هر کدام دارای ایراد بوده و قابل نقد است و نمی توان به صورت قطعی با شواهد آماری  آنها را تائید کرد. اینکه نویسندگان مختلف به خصوص اقتصاد دانان روایتهای متعددی مطرح می کنند را می شود یک نکته مثبت تلقی کرد. چرا که این امر سبب می شود مسئله از زوایای مختلف مو شکافی شود و در نهایت درک جامعتری از مسئله و دلیل وقوع آن و احیاناً راه حلهای مقابله با آثار اینگونه پدیده ها بدست آید. او کتابها را به دوسته تقسیم می کند. دسته اول آن کتابهائی که توسط اقتصاد دانان آکادمیک تالیف شده و دسته دوم  کتابهائی که توسط اقتصاد دانان روزنامه نگار و وزیر خزانه داری اسبق آمریکا هنری پالسون نوشته شده است.  دسته اول شامل یازده عنوان کتاب  دسته دوم شامل ده کتاب است. فهرست این کتابها در یک جدول در پائین این مطلب ارائه شده است.

کتابهائی که توسط اقتصاد دانان تالیف شد:

یکی از اولین کتابهائی که بعد از بحران اخیر به بازار آمد کتاب رابرت شیلر بود تحت عنوان "راه حل برای وامهای فرو کیفیت: چگونه بحران مالی جهانی فعلی حادث شد و راه مقابله با آن کدام است".  این کتاب در سال 2008 منتشر شد، و اولین اثری بود که در مورد این پدیده به بازار آمد. به نظر می رسد شیلر منتظر ظهور این بحران بوده و از قبل نیز آمادگی داشته است. او برای سالها نسبت به ظهور حباب قیمت در بازار مسکن هشدار داده بود و برای مطالعه روند های بازار مسکن نیز یک شاخص قیمت جدید با کمک کارل کیس طراحی کرده بود که توسط موسسه " استاندارد اند پور" به طور منظم محاسبه و منتشر می شود. در این کتاب توجه شیلر بر چند مطلب متمرکز بود. یکی اینکه مردمی که از بانکها وام می گرفتند دقیقا از محتوای قرارداد ها بی اطلاع بوده و قرار دادها به نحوی تنظیم می شد که پیوسته به سود بانکها باشد. در شرایط بحرانی نیز بار مشکل به عهده مشتریان متمرکز شد و علیرغم کاهش قیمت مسکن این مشتری بود که بایستی قسط وام را بر اساس همان قیمت قبل از بحران بپردازد  و درصورت عدم پرداخت اقساط  و ضبط وثیقه(که اکنون قیمت پائین تری نسبت به زمان عقد قرارداد داشت) معلوم نبود که بانک بر اساس قرار داد دست از مطالبه مابه التفاوت بر دارد. در این کتاب او پیشناد می کند که همان قواعد حفظ حقوق مصرف کننده که در مورد کالاهای متعارف اعمال می شود در مورد بازار مسکن نیز بر قرار شود و اصطلاحی که بکار می برد " دموکراتیزه کردن بخش مالی " است. اگر حباب قیمت در بازار دارائی ها مربوط به اشاعه اطلاعات نادرست در بین مردم و سرایت آن مانند سرایت بیماری های واگیر دار تلقی شود، پس وظیفه دولت این است که مانند اقدامات پیش گیرانه از بیماری ها برای پیش گیری از سرایت اطلاعات نا درست نیز اقدام کند. دراین مورد شفافیت اطلاعات و تدارک پایگاههای اطلاعات آماری غنی تر می تواند کار ساز باشد. پیشنهاد های او در مورد سالم سازی فضای اطلاعاتی پیرامون دارائی ها و اقدامات مربوط به حمایت از حقوق وام گیرندگان بازار رهنی تا حدودی توجه برخی از سیاستمداران را به خود جلب کرده است. پس از این کتاب که با عجله به بازار آمد، شیلر و اکرلاف کتاب دیگری را منتشر کردند که در سال 2009 به بازار آمد. در این کتاب به ایدهائی که قبلا به وسیله کینز برای توضیح شرایط قبل از بحران سال 1929 به کار گرفته بود استناد کردند.  عنوان کتاب "روحیه حیوانی: چگونه روانشناسی انسان اقتصاد را راهبری می کند" است. در این کتاب نسبت به روش متعارف نظریه اقتصاد کلان انتقاد شده است که عوامل روانی تاثیر گذاربر کار کرد های اقتصادی را به حساب نمی آورد. آنها  می گویند این فراگرد که در بازار های مالی رخ می دهد را نمی توان بر اساس فرض منطقی بودن انسانها توضیح داد: اینکه چگونه در بازار دارائی ها روحیه اعتماد و باور حاکم می شود و همه به این باور می رسند که قرار است قیمت دارائی هائی مانند مسکن پیوسته افزایش یابد، و سپس چگونه این اطمینان نگهان به اضطراب تبدیل می شود و اضطراب به ترس مبدل شده ناگهان اقداماتی که مردم تحت این شرایط روحی انجام می دهند به فرو ریختن بازار های مالی و مبانی اقتصاد کشور منجر می شود. در عین حال که این کتاب توجه را به مسائل روانی جلب می کند لیکن به این نکته کمتر توجه می کند که بسیاری از اقتصاد دانان در بررسی تاریخچه پول و بحرانهای پولی به این موارد توجه کرده اند، لیکن هنوز راهی برای الگو سازی بی منطقی یافت نشده است. شیلر و اکرلاف راه حل کلی افزایش مقررات نظارتی را مطرح می کنند. این پیشنهاد  به صورت یک نسخه عمومی دارای ایراداتی است که می تواند فوائد آن را تحت اشعاع قرار دهد.

کتاب دیگری که در این زمینه منتشر شد کتاب "سیلی از دست نامرئی: آشوب سال 2007 " است که بوسیله گری گورتون در سال 2010 به چاپ رسید. او استدلال می کند که بحرانی که ازتابستان سال 2007 شروع شد در واقع مشابه بحرانهای ناشی از هجوم مشتریان به بانکها بود که در دهه های قبل خصوصاً در قرن 19  نمونه آن به کرات دیده شده بود. لیکن این بار این هجوم نه در شعبه های بانکهای مرسوم بلکه در سیستم بانکی عظیمی که به صورت سایه در اطراف ساز و کار ایجاد دارائی های قرار دادی و انواع اوراق بهادار شکل گرفته بود، رخ داد. این  بار هجوم به صورت عمده فروشی و توسط نهاد های بزرگ مالی در مقابل یکدیگر انجام شد. گورتون می گوید که سیستم بانکی بر اساس ایجاد وام به پشتوانه دارائی هائی عمل می کند که نسبت به اطلاعات حساس نیستند. مثلا سیتسم بانکی متعارف بر اساس سپرده هائی عمل می کند که توسط یک نهاد عمومی بیمه شده است.  این ویژگی خود می تواند ماخذ بسیاری نا کارائی ها باشد.

تا سال 2009 بسیاری از نوشته ها بر امر ایجاد شناخت و تشریح دلیل بحران متمرکز بود. یا لااقل این کتابها معلوم می کردند چه کسانی باید برای این مشکل سر زنش شوند. در این سال رینهارت و رگ اف کتابی نوشتند تحت عنوان" این بار متفاوت است: هشت قرن نادانی مالی."  دربین کتابهای مرور شده، این کتاب بیش از همه از پشتیبانی دقت در ارائه مطالب بر اساس واقعیت های تاریخی و آماری(شامل صد صفحه ضمائم آماری) متکی است و از سایر کتابها غنی تراست. این دو نویسنده،  این بیان که توسط سیاستمداران، سرمایه گذاران و اقتصاد دانان مطرح می شود که این بحران با سایر بحرانها متفاوت است را مورد نقد قرار می دهند. از نظر آنها  این بار وجود بازار های بین المللی و سایر امکانات ایجاد تعهدات مالی سبب اشاعه ساده تر و روانتر بحران به بخشهای مختلف و کشور های مختلف شد. این دو استدلال می کنند که در تمام سابقه تاریخی موجود افزایش بدهی ها و انباشت آن توسط دولتها، شرکتها و یا مصرف کنندگان تصویر غیر واقعی و سراب گونه از وفور و رشد و استحکام اقتصادی و سود آوری موسسات و بانکها را  ایجاد می کند که می تواند در مدت کوتاهی فرو بریزد و بحران ساز باشد. انباشت بدهی ها به خصوص هنگامی که این بدهی ها کوتاه مدت بوده و نیازمند باز تامین مالی هستند اقتصاد را در مقابل بحران اعتماد آسیب پذیر می کند. بسیاری از موارد رونق هائی که در این چنین شرایطی، بر مبنای انباشت بدهی، ایجاد شده اند معمولآ ختم به مصیبت شده اند. گرچه شکل این مصائب متفاوت است لیکن ذات آنها یکی است. قصور حکومت ها در باز پرداخت بدهی های خود، بحرانهای بانکی شامل زیان هنگفت سرمایه گذاری ها، هجوم مردم به بانکها برای برداشت سپرده ها، بحرانهای ارزی (مانند آنچه در دهه 1990  در آسیا و آمریکای لاتین رخ داد) و نرخهای بالای تورم، که خود نشان دهنده ضمنی قصور باز پرداخت بدهی ها و از پر آسیب ترین بحرانهای مالی است، و معمولا ترکیبی از تمام موارد فوق ویژگی های مشابه و تکرار شونده آغاز بحران های اقتصادی بوده اند.

  کتاب جانسون و کواک که در سال 2010 منتشر شد تحت عنوان:" سیزده بانکدار: تصرف وال استریت و ذوب مالی بعدی"  از زمره کتابهائی است که مسئله را از دید اقتصاد سیاسی آمریکا مورد مطالعه قرار می دهد. این دو مولف استدلال می کنند که قدرت گرفتن چند موسسه مالی بزرگ، که آن ها را  "اولیگارش"می خواند سبب شد که بین آنها و نهاد های عمومی حکومتی آمریکا تداخل منافع ایجاد شود و نتیجه این تداخل ضعیف شدن نظارت بر این موسسات بود. بر اساس تجربه تاریخی در زمانهائی که دولت آمریکا نقش تهاجمی در مقابل تمرکز بخش مالی ایفا کرده است این اقدامات منجر به ایجاد یک بخش مالی متفرق، ضعیف و آسیب پذیر شده است. از طرف دیگر عدم نظارت کافی نیز بحران های مالی را ایجاد نموده. از نظر آنها راه میانه ای که فرانکلین روز ولت و مشاورانش انتخاب کردند راه مناسب بوده است. چون برای حدود پنجاه سال منجر به ایجاد یک بخش مالی قوی و بدون بحران شد. به نظر آنها نقطعه عطف در این تاریخ مربوط به دوران رونالد ریگان بود که سبب شد در نتیجه مقررات زدائی همراه با نو آوری های مالی بخش مالی از رشد بالائی برخوردار شده و از سود آوری بی سابقه ای بهرمند شود. از سال 1990 بخش مالی توانست، از طریق ایجاد و استخدام لابی های خاص خود و کمک مالی به هزینه های انتخاباتی نمایندگان و رئیس جمهور، نفوذ سیاسی بیشتری کسب کند. همچنین مراکز قدرت سیاسی را با کادر های مدیریت مالی شرکتها تامین نیروی انسانی کرد به نحوی که این افراد شعاعر خاص وال استریت را به سیتسم سیاسی نیز القا نمودند و در نظام سیاسی درون زا کردند. این امر سبب شد که الیگارش ها بتوانند مانع تصویب برنامه های نظارتی شده و مراحل رونق بدون کنترل به سمت سرا شیبی یک بحران اساسی میل نماید. راه حل آنها نیز این است که شرایط کفایت سرمایه برای موسسات بانکی بایستی تقویت شود، به نحوی که تامین سرمایه خواه نا خواه اندازه این شرکت ها را محدود و بسیاری از سایر مسائل را نیز به تدریج رفع کند.

اقتصاد دان استرلیائی راس گارنوت و روزنامه نگار دیوید لیوولین اسمیت نیز کتابی نوشته اند تحت عنوان "بحران بزرگ 2008" .  در این کتاب جزئیات بنگاهها و افراد درگیر در این ماجرا را مورد بررسی قرار میدهند. این دو نیز ریشه بحران را (مانند رینهارد و راگ اوف ) به حباب بازار مسکن و افزایش جریان سرمایه خصوصاً از چین مربوط می دانند. این دو نیز با فرضیه اوراق مالی ایجاد کن برای توزیع (originate-to- distribute)  به عنوان ریشه مسئله موافق هستند و بخشی از مسئله را به سردرگمی مقرراتی و ناظرین و فرهنگ طمع نسبت می دهند. این دو همچنین به یک نوع انتشار واگیر مانند ایده ها در جهان انگلیسی زبان اشاره می کنند که سبب می شود این کشور ها تجربه و مشکلات مشابهی را از سر بگذرانند. تجربه هائی مانند تبدیل به اوراق مالی کردن بدهی ها، ایجاد سیستم بانکی سایه ای، افزایش قیمت مسکن و پرداخت نجومی به مدیران شرکتها.  در جوامع مختلف غربی، به جای اینکه این رویکردها به صورت طبیعی از داخل کار کرد سیستم اقتصادی ظاهر شود، بر اساس نگاه کردن به دیگران کپی سازی شده است.

کتاب استیگلیز با عنوان "سقوط آزاد" نیز به تشریح جزئیات آنچه در بازار های مالی اتفاق افتاد می پردازد. از لحاظ مبانی نظری شاید جنبه قابل توجه کتاب او توجه به مشکل موسوم به"بیش از حد بزررگ برای ورشکست شدن"است. به این معنی که مدیران بانکها  و نهاد های مالی بزرگ با این تصور که چون شرکت آنها بسیار بزرگ است و اگر سقوط کند آثار نا مطلوب وسیع ایجاد می شود بنا بر این دولت به کمک خواهد آمد. این شرکت ها بر اساس این اعتقاد بیش از حد لازم در معاملات خود تقبل ریسک می کردند. اگر آمار و بررسی ها نشان دهد که این رفتار متناظر با رفتار صاحبان سهام این شرکت ها بوده و آنها نیز سهام این شرکت ها را به همین دلیل خریداری کرده اند، آنگاه نتیجه منطقی این است که ضروری است از طریق محدویدت های مقرراتی اندازه بنگاههای مالی محدود شود تا این تصور در ذهن مدیران و صاحبان سهام جای نگیرد.


نوریل روبینی فردی است که به دلیل اخطار های قبلی خود در مورد بروز بحران شهرت دارد. او همراه با استفان میهم کتابی تحت عنوان " اقتصاد بحران:یک دوره فشرده در مورد آینده بخش مالی" نوشتند. در این کتاب با توجه به بررسی ابعاد مختلف مسئله و ارائه شواهد مختلف استدلال می کنند که بحران یک امر یکباره و منفرد نیست و نظام مالی در بطن خود عوامل بحران زائی مکرر را دارد. نظریه آنها مبتنی بر سه محور است. یکی محور اثر واگیر بودن رفتار عاملین اقتصادی و  سرایت رویکرد ها و انتظارات است. محوردوم بحران را ناشی از دخالت دولت ، وعامل سوم را وجود وام دهنده نهائی و به ناچاریعنی بانک مرکزی، می دانند. آنها یک راه حل دو مرحله ای پیشنهاد می کنند. یکی راه حل های تعمیری کوتاه مدت مانند افزایش شفافیت در فعالیت بنگاههای بزرگ مالی و ساختار پرداخت به مدیران، افزایش نظارت بر مراحل تبدیل به اوراق مالی کردن تعهدات مالی، بازنگری در نقش موسسات رتبه بندی و تعیین ذخیره قانونی. راه حل های بلند مدت پیشنهادی آنها عبارتند از نظارت دقیق تر بر شکل گیری حبابهای قیمتی  و اقدام فعالانه سیاست گذاران پولی برای خنثی کردن آنها. محدود کردن فعالیت لابی های بخش مالی و محدود کردن جا به جائی مدیران بین بخش بخش مالی و دولت به نحوی که از فلج شدن سیستم نظارتی ممانعت شود. جلو گیری از بده بستان  بانکها و سایر موسسات مالی در انتخاب مسئول ناظر، به نحوی که یک موسسه واحد مسئولیت نظارت بر کلیه بنگاههای مالی را بعهده داشته باشد. پیشنهاد دیگر آنها این است که موسساتی که بسیار بزرگ شده اند، به نحوی که ورشکستگی آنها به کل اقتصاد آسیب رسان است، بایستی بر اساس مقررات جدید به واحد های کوچکتری تجزیه شوند. و نهایتاً جدائی بین فعالیتهای بانکداری تجاری و بانکداری سرمایه گذاری را مطرح می کنند.

کتاب راگورام راجان از زمره کتابهای دیگری است که مسئله را در چار چوب وسیعتر مورد توجه قرار می دهد. عنوان کتاب " گسل ها: چگونه شکستگی های پنهان هنوز اقتصاد جهان را تهدید می کند" است. تحلیل او چند وجهی و پیچیده است، لیکن تمرکز بحت او بر نابرابری های سیستمی در آمریکا و در تمام دنیا است. او استدلال می کند که این نابرابری های درآمدی و ثروت، گسل های عمیق و خطر ناک مالی را در بستر اقتصاد جهانی ایجاد کرده است. این گسل ها احتمال بروز بحرانها را بیش از پیش افزایش داده است. او به گسل های دیگری نیز اشاره می کند. مانند عدم تعادل سرمایه در جهان، مشکلات سیستم تور پوششی در ایالات متحده و جدائی هنجار های کسب و کار در بخش مالی از سایر بخشهای اقتصاد واقعی. پیشنهاد او شامل سه جبهه حمله به مسئله است. اول اجرای یک مجموعه از سیاستهای اجتماعی قوی برای کاهش نابرابری از جمله افزایش دسترسی به تحصیلات ، فراگیر کردن تامین خدمات درمانی و کاهش موانع ساختاری موجود در تحرک و ارتقاء نیروی کار. دیگر توصیه او این است که نهاد های بین المللی چند ملیتی روابط خود را به جای محدود کردن در حد بالای سیستم سیاسی، این روابط را با نهاد های پائین دستی که تحت تاثیر تصمیم های آنها قرار می گیرند تقویت کنند.

در سال 2010 کتاب دیگری نوشته شد که حاصل یک گردهم آئی پانزده اقتصاد دان مالی بود. این کتاب تحت عنوان "گزارش سکوام لیک: چگونه سیستم مالی را مرمت کنیم" منتشر گردید. این گروه پیشهاد کرد که هر کشور یک موسسه ناظر برای بررسی مستمر ریسک سیستمی ایجاد کند و اطلاعات آماری وسیع تر و با جزئیات بیشتری از آنچه اکنون موجود است را از سیستم مالی جمع آوری و پس از گذشت فواصل زمانی خاصی برای اطلاع عموم منتشر نماید. کفایت سرمایه شرکت ها و موسسات مالی بایستی با توجه به اندازه و ریسک برداری و میزان نقد شوندگی دارائی های موسسات مالی تعیین گردد. دولت ها نبایستی محودیت بر مبلغ پرداخت به مدیران اعمال کنند، لیکن بایستی این پرداخت ها محدود به فواصل زمانی بلندمدت تری شود تا مدیران انگیزه کافی برای اقدامات درآمد زای کوتاه مدت که ریسک های بلند مدت به همراه دارد نداشته باشند. نقش دولتها بایستی همه گیر کردن مقررات و نظارت ها بوده و تمام ریسک ها به نحوی تنظیم شود که جنبه داخلی یافته و متوجه مالیات دهندگان نشود. پیشنهاد های بدیع تر این گروه عبارتند از اینکه دولتها بانکها را موظف کنند اوراق قرضه قابل تبدیل خاصی را منتشر کنند که این اورا ق قرصه در زمانهای خاصی به سهام مالکانه تبدیل شود. این مقاطع زمانی نیز به صورت خود کار برحسب شرایط خاص بحران به صورت خود به خود رقم بخورد و عملی شود. در این شرایط به جای اینکه در زمان بحران هزینه نجات بانکها متوجه دولتها شود این هزینه افزایش سرمایه متوجه سرمایه گذاران می شود. برای تسریع بهبود و باز سازی موسسات مالی آنها "وصیت نامه های زمان حیات" تهییه کنند به نحوی که موسسات ناظر در زمان وقوع بد ترین شرایط به سرعت بر اساس این وصیت نامه ها به تغییر ساختار موسسات بپردازند.

کتاب آرکاریا ریچاردسن وون نیوربرگ در سال 2011 تحت عنوان "تضمین شکست: فنی می، فردی مک و فروپاشی تامین مالی وثائق ملکی"منتشر شد. این دو موسسه مالی بزرگترین تامین کننده های مالی بازار مسکن آمریکا از طریق انتشار اوراق قرضه به پشتوانه اسناد وثائق ملکی وامهای سایر بانکها بودند. این موسسات ابتدا برای کمک به خانه دار شدن مرم با شرایط سهل از طریق قانون ایجاد شدند و موسسات دولتی تلقی می شدند. گرچه بعداً با حفظ اساسنامه قانونی قبلی، در زمان لیندون جانسون،  به شرکت سهامی خصوصی تبدیل شدند. لیکن همیشه تصور بر این بود که در صورت بروز مشکلات مالی دولت به یاری این دو شرکت خواهد آمد. به همین دلیل نیز سیستم مدیریتی آنها توجه خاصی به کیفیت وامهای رهنی بانکها که توسط این دو موسسه خریداری می شد نداشتند و این امر نیز بانکها را در ارزیابی مشتریان و املاک دچار لاقیدی و بی بند وباری کرد. نتیجه این امر انباشت حجم بزرگی از دارائی های ریسکی در نظام مالی بود.

 کتابهائی که روزنامه نگاران تآلیف کردند:

در تبیین شرایط بحران، روزنامه نگاران مانند گزارشگران جنگی عمل کردند. یعنی سعی کردند شرح به هنگام از حوادث،  افراد و شرکتهای درگیر در آن حوادث، و موضع سیاستمداران را مستند نمایند و گزارش موارد استثنائی جرات و یا بزدلی بازیگران درگیر در این شرایط را تدوین کنند. علاوه بر این سعی کردند عوامل و اجزائی از بحران را معرفی کنند که اقتصاد با تبیین آنها دچار مشکل است. مواردی  مانند انگیزه های بازیگران، روانشناسی و شخصیت آنها و حالت های هیجانزدگی در بازار های مالی و کل اقتصاد. تفاوت این نویسندگان با اقتصاد دانانی مانند آکرلاف و استیگلیتز در این بود که روزنامه نگاران عوامل و تبیین کنندگان کلان را به تعدادی زیادی داستانهای موردی تجزیه کرده و داستانها را به نحوی که قابل درک برای خواننده عمومی باشد تبیین کردند.

از کتابهای مهمم این مورد می توان به کتاب ویلیام کوهان " خانه ای از ورق: داستان نخوت و زیاده روی رذیلانه در وال استریت" اشاره کرد. این کتاب اولین کتاب روزنامه نگارانه عمده ای بود که در این مورد در سال 2009 به بازار آمد. او مورد بانک ورشکست شده برن استرن را مورد توجه قرار می دهد. یاد آوری می کند که اقتصاد هنوز ابزار مناسب برای بررسی کافی مشکلات پدیه آمده از دارائی های متنوع نقدی را ندارد ودر تحلیل  بازار های کم عمق، و سایر حیطه هائی که مکانیزم باز شناساننده قیمت ها عمل نمی کند، دچار مشکل است. به قول شیلر"بازار ها می توانند برای مدتی طولانی تر از آنچه وضعیت مالی و دارامندی(solvency) ما می تواند تحمل کند، غیر عقلائی عمل کنند". در چنین شرایطی است که عاملین اقتصادی خواه نا خواه به صورت غیر بهینه تصمیم گیری می کنند. او همچنین به مواری مانند تصمیم گیری تحت فشار عصبی و روانی شدید  و تصمیم گیری در مورد شرکتهای بزرگ توسط گروه کوچکی از افراد توجه می کند. موضوع هائی  که جدیداً توسط اقتصاد دانان مورد توجه قرار گرفته است.

در سال 2009 گیلیان تت کتاب "طلای احمقها: داستان داخلی جی پی مورگان و اینکه چگونه طمع در وال استریت سبب شد که رویای گستاخانه آن به یک فاجعه مالی ختم شود" را منتشر کرد. این کتاب بیشتر به تجربه موسسه مالی ج. پی مورگان می پردازد. در این کتاب شرح می دهد که چگونه ایده های نا موفق قبلی در مورد ایجاد مشتقات مالی مبتنی بر اعتبارات از سال 1994 بوسیله گروهی از متخصصان مالی و ریاضی به محصولات قابل ارائه و پر سود تبدیل شد با این هدف که از طریق ایجاد این مشتقات ریسک از معاملات بانکی و مالی حذف شود. این ایده ها به وسیله دیگران نیز تقلید شد و حجم غیر قابل کنترلی از مشتقات مالی قابل نقد شوندگی ایجاد گردید. وجود این حجم عظیم دارائی که شناخت آنها برای بسیاری از بازیگران بازار مالی نیز مشکل بود، سبب تشدید و انکشاف فرو پاشی مالی شد.

در همان سال کتابی بوسیله یک روزنامه نگار نیو یورک تایمز به نام اندرو راس سارکین  به چاپ رسید، تحت عنوان "بزرگ تر از آنی که ورشکست شود: داستان داخلی اینکه چگونه وال استریت و واشنگتن مبارزه کردند تا سیستم مالی و خود را نجات دهند." آندرو لو این کتاب را بهترین شرح و تبیین ما وقع در زمان بحران 2008 می داند. این کتاب زمانی نگاشته شد که هنوز خاطره ها زنده بود و افراد در گیر، در صحنه حضور داشتند.

گرگوری زاکرمن مخبر وال استریت جورنال، در سال 2009،  کتابی تحت عنوان "بزرگترین معامله تاکنون: چگونه  جان پالسون وال استریت را نا امید کرد و در امور مالی تاریخ ساز شد." شرح کاری که جان پالسون انجام داد و در یک معامله میلیارد ها دلار برای شرکت هائی که تحت مدریت او بود بدست آورد، را تبیین می کند. این ماجرا بسیار خواندنی است(در این معامله پرداخت سهم سود و پاداش جان پالسن برابر 2.7 میلیادر دلار بود). اقدام او در واقع تجهیز میلیارد ها دلار در ماههای قبل از بحران و اتخاذ موضع کوتاه(short sale) در اوراق ایجاد شده در بازار رهنی دارای ریسک بالا بود. او از معدود افرادی است که سقوط مالی سال 2008 را پیش بینی کرد و هنگام وقوع، از آن مصیبت بهرهمند شد و آنهم در حد بی سابقه.

کتاب دیگری که در این دسته تالیف های روزنامه نگارانه بررسی شده است کتاب هنری پالسون است که در زمان بحران وزیر خزانه داری آمریکا بود(این فرد با جان پالسون که قبلاً به او اشاره شد نبایستی اشتباه گرفته شود و این دو فقط تشابه نام فامیل دارند). این کتاب بیشتر شرح ماوقع از زبان کسی است که در آن درگیر بوده، و طبق معمول کتابهای خاطرات سیاستمداران، دفاع از عملکرد خود و انتقاد از مخالفین است. آنچه  را می توان از این کتاب دریافت مراحل سیاسی  که دولت آمریکا در متقاعد کردن نمایندگان در تخصیص بودجه از منابع مالیات دهنگان طی کرد، تا بتواند برای نجات شرکت های بزرگ مالی خصوصی، که در ایجاد بحران مقصر بودند کمک فراهم کند، است.

کتاب میشل لوئیس که در سال  2010 تحت عنوان "کوتاه بزرگ: در داخل ماشین روز محشر" منتشر شد از پرفروش ترین کتابهای این زمینه است. او خود مدتها در بازار های مالی فعال بوده و از این نظر نقل حوادث را از کسی که از نزدیک با این بازار ها آشنا بوده  انجام داده است. این کتاب نیز به نوعی شرح احوال بازیگرانی مانند جان پالسون است که از خطاهای بازار بهرهمند شده و درعین حال باتجهیز منابع عظیم  و برنامه ریزی توانستند بازار مالی را به سمت و سوئی که سر نوشت ناگزیر آن بود سوق دهند و خود با میلیارد ها دلار دست آورد از مهلکه بگریزند. کتاب لوئیس تبیین کننده تکبر ناشی از موفقیت سالهای قبل وال استریت است در ایجاد حجم های بزرگی از ثروت و این واقعیت که این امر فرهنگ غفلت و چشم پوشی و اغماض ایراد ها را بوجود آورد. از نظر او بحران 2008 مقطع پایانی برای یک دوره و فرهنگ خاص در وال استیریت بود.

کتاب دیگر مربوط به راجرز لاوناشتین است، تحت عنوان "پایان وال استریت" این کتاب نیز در سال 2010 منتشر گردید. او به بحران مالی از زاویه شکست نظام بازار و سرمایه داری پسا صنعتی می پردازد. او این بحران را نتیجه یک جابه جائی در ساختار روابط  زیربنائی قتصادی می داند. به این معنی که بازار های مالی با استفاده از ابزار ها و نو آوری های مالی به جای بیرون مکیدن مازاد از جامعه، به زعم مارکس، به ساختاری تبدیل شدند که ریسک را از سرمایه گذاری ها بیررون بکشند و بر دوش آن بخش از جامعه منتقل کنند که کمترین توان و آمادگی را برای تحمل آن دارد. در نتیجه این تغییر ساختار بنگاههای بزرگ ریسک خود را کاهش می دهند و ریسک برای جامعه به طور اعم افزایش می یابد.

در سال 2010 کتاب گرگ فارل تحت عنوان " فروافتادن هیولاها: طمع، نخوت و قرار گرفتن مریل لینچ و بانک آمریکا در معرض سقوط" منتشر شد. او خبر نگار فایناشال تایمز بود. این کتاب نیز تشریح حوادث مربوط به  نهاد مالی مریل لینچ در سال 2008 است. توجه او بیشتر به نحوه ایجاد انگیزه و عدم انگیزه هائی است که مدیریت بالای بنگاههای مالی برای کار کنان پائین دست فراهم می کنند و این شرایط جهت حرکت بنگاهها را تعیین می کند، به جای اینکه اجازه داده شود بنگاه بر اساس الزامات بازار عمل کند. در این کتاب نشان می دهد که چگونه مدیرعامل وقت شرکت مریل لینچ در انباشت تعهدات مالی خاصی دخیل بود که ریسک شرکت را به نحو خطر ناکی بالا برد. این کتاب برای آشنائی با فرهنگ شرکتهای مالی آمریکا و شناخت کار کرد درونی آنها بسیار با ارزش است.

در سال 2010 همچنین کتابی منتشر شد از دو خبر نگار به نام بتانی مکلین و جو نوسرا تحت عنوان"همه ابلیسها اینجا هستند: داستان پنهان بحران مالی." این دو مراحل شکل گیری بحران مالی را از شروع ایجاد وامهای رهنی فرو کیفیت تا گمراهی ناشی از کارکرد شرکتهای رتبه بندی تا تشکیلات اداری دولتی نا کار آمد و هیات مدیره بانک مرکزی آمریکا تشریح می کنند. اینکه چگونه تغییر در شرایط نظارتی و مقرراتی انگیزه تصمیم گیری نا مناسب  وعدول از استاندارد های متعارف کسب و کار را برای کسب سود برای مدیران شرکت ها فراهم کرد را تشریح می کنند. توضیح می دهند که چگونه این روند به فساد شرکت ها انجامید و فساد به رفتار های بزه کارانه منتهی شد. همچنین داستان موازی فلج سازی مقرراتی را بیان می کنند که سیستم سیاسی واشنگتن را در مقابل این شرایط بی اثر و غیر فعال نمود.

کتاب گرچن مورگنسون و جاشوا روزنر تحت عنوان " به هم در آویختن بی مهابا:چگونه طمع و فساد منجر به بلیه اقتصادی شد". این کتاب نیز به تشریح سوابق تاریخی مربوط به تصمیم های سیاسی که منجر به از کار افتادن نظام نظارتی و رسوخ فرهنگ فساد در بدنه شرکت های مالی آمریکا و در نتیجه نزدیک شدن کل اقتصاد به شرایط سقوط گردید، می پردازد.

کفایت مطالعه با کدام کتابها(پیشنهاد اکونومیست در سال 2009)

همانگونه که مشخص است کار  آندرو لو در خلاصه کردن این بیست و یک کتاب ابعاد متعدد بحران اقتصادی را به تصویر می کشد. مسلماً از خواندن یک مقاله که تلاش برای خلاصه کرن این کتابها است می توان نکات عمده را دریافت، لیکن برای خواننده علاقمند کافی نیست. می توان این پرسش را مطرح کرد که اگر کسی بخواهد تصویر دقیق و جامعی از شرایط به دست آورد مناسبترین کتاب برای خواندن کدام است؟ مجله اکونومیست در شماره  اکتبر سال 2009 دو کتاب را پیشنهاد می کند. کتاب "این بار متفاوت است: هشت قرن نادانی مالی" تالیف رینهارت و روگوف از بین کتابهای آکادمیک و دیگری کتاب "بزرگتر از آنی که ورشکست شود" تالیف اندرو راس سورکین.

کفایت مطالعه یکی دو کتاب از تمام مجموعه

اگر بخواهم نظر خود را نیز اضافه کنم از کتابهای بعد از 2009 کتاب گری گوردون"سیلی از دست نامرئی: آشوب سال 2007 " را اضافه می کنم. اگر بخواهید فقط یک کتاب بخوانید شاید بهترین کتاب که من می توانم پیشنهاد کنم "کوتاه بزرگ: در درون ماشین روز محشر" تالیف میچل لوئیس است. کتابی بسیار جالب و آموزنده در مورد سازو کار بازار های مالی، افراد و شرکت های در گیر در بحران و چگونگی نقش آنها. تجربه شخصی و داستانسرائی خاص او به جذابیت کتاب می افزاید.



فهرست بیست و یک جلد کتابی که مورد مرور قرار گرفته است


Acharya, Richardson, van Nieuwerburgh,
and  White,  2011,  Guaranteed  to  Fail: Fanni Mae Freddi Mac an the Debacle of Mortgage Finance. Princeton University Press.
Akerlof   and    Shiller,   2009,   Animal Spirits: How Human Psychology Drives the  Economy,  and Why  It  Matters for Global Capitalism. Princeton University Press.
French   et  al.,  2010,  The  Squam  Lake Report:  Fixing  th Financial  System. Princeton University Press.
Garnaut    and   Llewellyn-Smith,   2009, The  Great  Crash  of  2008.  Melbourne University Publishing.
Gorton,  2010, Slapped  by  thInvisible Hand Th Pani o 2007 Oxford University Press.
Johnson  and  Kwak, 2010,  13  Bankers: The Wall Street  Takeover and the Next Financial Meltdown. Pantheon Books.
Rajan, 2010, Fault Lines: How  Hidden Fracture Stil Threaten    th World Economy. Princeton University Press.
Reinhart and Rogoff, 2009, This Time Is Different:  Eight  Centuries  of Financial Folly. Princeton University Press.
Roubini    and    Mihm,    2010,    Crisis Economics: A Crash Course in the Future of Finance. Penguin Press.
Shiller,  2008,  The  Subprim Solution: Ho Todays  Global  Financial  Crisis Happened  and  What  to  Do  About  It. Princeton University Press.
Stiglitz,  2010,  Freefall: America,  Free
Markets,  and the Sinking  of the World
Economy. Norton.

Cohan, 2009, House of Cards: A Tale of 
Hubris  and  Wretched  Excess on  Wall
Street. Doubleday.
Farrell, 2010, Crash of the Titans: Greed, Hubris,  the Fall of Merrill  Lynch,  and the Near-Collapse of Bank  of  America. Crown Business.
Lewis, 2010, The Big Short: Inside the
Doomsday Machine. Norton.
Lowenstein,  2010,  The  End  of  Wall
Street. Penguin Press.
McLean and Nocera, 2010, All the Devils Are  Here: The  Hidden  History  of  the Financial Crisis. Portfolio/Penguin.
Morgenson  and Rosner, 2011,  Reckless Endangerment: How Outsized Ambition, Greed, and Corruption Led to Economic Armageddon.  Times  Books/Henry  Holt and Company.
Paulson, 2010, On the Brink: Inside the Race to Stop the Collapse of the Global Financial System. Business Plus.
Sorkin, 2009, Too Big to Fail: The Inside Story of How Wall Street and Washington Fought  to  Save  the  Financial  System from Crisis—and Themselves. Viking.
Tett,  2009, Fools Gold: How the  Bold Dream of a Small Tribe at J.P.  Morgan Was Corrupted by Wall Street Greed and Unleashed a Catastrophe. Free Press.
Zuckerman,  2009, The  Greatest  Trade Ever:  The  Behind-the-Scenes  Story  of How  John  Paulson Defied  Wall  Street and Made Financial History.  Broadway Books.





[1] Andrew W. Lo, Reading About the Financial Crisis:

A Twenty-One-Book Review. Journal of Economic Literature 2012, 50:1, 151–178
http:www.aeaweb.org/articles.php?doi=10.1257/jel.50.1.151

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر